حکم دعوت از اهل کتاب (قرآن)خداوند متعال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مأمور کرد تا از اهل کتاب ، نسبت به توحید و پرهیز از شرک ، دعوت نماید و ایشان را از غلو در دین نهی کند. ۱ - دعوت به توحیدخداوند متعال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مأمور کرد تا از اهل کتاب، نسبت به توحید و پرهیز از شرک ، دعوت نماید: «قل یـاهل الکتـب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیــا ولا یتخذ بعضنا بعضـا اربابـا من دون الله...؛بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم، و بعضی از ما، بعض دیگر را - غیر از خدای یگانه - به خدایی نپذیرد...» خطاب در این آیه به عموم اهل کتاب است و دعوت «ای اهل کتاب بیائید به سوی کلمهای که...» در حقیقت دعوت به این است که همه بر معنای یک کلمه متفق و مجتمع شویم، به این معنا که بر مبنای آن کلمه واحده عمل کنیم و اگر نسبت را به خود کلمه داده، برای این بوده که بفهماند کلمه نامبرده چیزی است که همه از آن دم میزنند و بر سر همه زبانها است، در بین خود ما مردم هم معمول است که میگوئیم مردم در این تصمیم یکدل و یک زبانند، و این میفهماند که در اعتقاد و اعتراف و نشر و اشاعه آن همه متحدند، در نتیجه معنای آیه مورد بحث چنین میشود: بیائید همه به این کلمه چنگ بزنیم و در نشر و عمل به لوازم آن دست به دست هم دهیم. ۱.۱ - ندای وحدتدر واقع قرآن با این طرز استدلال به ما میآموزد، اگر کسانی حاضر نبودند در تمام اهداف مقدس با شما همکاری کنند بکوشید لااقل در اهداف مهم مشترک همکاری آنها را جلب کنید و آن را پایهای برای پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید، آیه فوق یک ندای وحدت است در برابر تمام مذاهب آسمانی به مسیحیان میگوید: شما مدعی توحید هستید و حتی میگویید مساله تثلیث (اعتقاد به خدایان سهگانه) منافاتی با ((توحید)) ندارد و لذا قایل به وحدت در تثلیث میباشید. و همچنین یهود در عین سخنان شرک آمیز عزیر را فرزند خدا پنداشتند مدعی توحید بوده و هستند. قرآن به همه آنها اعلام میکند: ما و شما در اصل توحید مشترکیم بیایید دست به دست هم داده این اصل مشترک را بدون هیچ پیرایهای زنده کنیم و از تفسیرهای نابجا که نتیجه آن شرک و دوری از توحید خالص است خودداری نمائیم. ۲ - غلو در دینخداوند متعال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مأمور کرد تا اهل کتاب را، از غلو در دین ، نهی نماید: «قل یـاهل الکتـب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق...؛بگوای اهل کتاب در دین خود غلو (و زیاده روی) نکنید و غیر از حق نگوئید...» غالی (با غین نقطه دار) کسی را گویند که از حد تجاوز کرده و مرتکب افراط شود، کما اینکه در مقابل آن قالی (با قاف) کسی را گویند که تفریط و کوتاهی کرده باشد، این آیه خطاب دیگری است به رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، در این خطاب به آن جناب دستور میدهد که اهل کتاب را دعوت کند به اینکه در دین خود مرتکب غلو و افراط نشوند، چون اهل کتاب مخصوصا نصارا به این بلیه و انحراف در عقیده مبتلا بودند، آری دینی که از طرف پروردگار نازل شده باشد و کتب آسمانی آنرا بیان کنند نشانه اش این است که در درجه اول توحید را بر بشر عرضه کرده باشد، و شریک را از خدا نفی کند، دینی است که بشر را از انباز گرفتن برای خداوند و پرستش بت نهی کند، و یهود و نصارا دارای چنین دینی نیستند، چون این دو طایفه نیز برای خدا انباز گرفتند مخصوصا نصارا که رسوائی و شناعتشان از یهود بیشتر است، گر چه در کیش یهودیهای امروز چیزی که مستقیما شرک باشد دیده نمیشود. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۲۱۱، برگرفته از مقاله «حکم اهل کتاب». |